پرواز شامگاهی درناها

تنها آن کس که کارد می کشد اسحاق را بدست می آورد.

پرواز شامگاهی درناها

تنها آن کس که کارد می کشد اسحاق را بدست می آورد.

چند تا فیلم خوب (۳)

سری سوم فیلمها

واقعا فکر نمیکردم اینقدر حوصله کنم و به سری سوم هم برسم!!

1 (خارج از نوبت!!) نیویورک جز به کل (Synecdoche, New York) چارلی کافمن، 2009

اونقدر هیجان زده شدم بعد دیدن این فیلم که نوبت رو رعایت نکردم!! آب دستتون هست بذارید زمین و برید این فیلم رو ببینید! اونم نه یه بار بلکه 4-5 بار. مطمئن باشید با هر بار دیدن کلی چیز جدید توش کشف میکنید. فیلمی که شبیه فیلم نیست. فیلمی که تو بعضی صحنه هاش روانیتون میکنه. تصاویر، اشارات، دیالوگها، لوکیشن ها همه شون فوق العاده هستند.


2 )زندگی یک معجزه است (Life is a miracle) به کارگردانی امیر کوستوریسا، 2004

دقیقا برعکس فیلم قبلی که حول موضوع مرگ میچرخه این فیلم سرشار از زندگیه! زندگی مردی در روستایی در وسط میدان جنگهای داخلی یوگوسلاوی. عشق، جنگ، مرگ و زندگی توی این فیلم به هم میپیچه و در هم گره میخوره. خیلی فیلم زیباییه.



3 )چه (CHE) استیون سودربرگ، 2008

فیلم دو قسمتی (چه) در مورد زندگی، مبارزات و مرگ ارنستو چگوارا ساخته شده. کسانی که فیلم فیلم خاطرات موتورسیکلت را دیدند اون رو بیشتر از یکی میپسندد.

قسمت اول در مورد مبارزات چگوارا در کوبا و قسمت دوم در مورد مبارزات اون در بولیوی و در نهایت مرگ چگواراست. که البته من قسمت دوم رو دیدم. به نظر من که فیلم خوب و تاثیر گذاری بود. فقط کمی به نظرم بیش از حد طولانی اومد.


۴ )صحنه هایی از یک ازدواج (Scenes from a marriage) اینگمار برگمن،1973

در حقیقت یک مجموعه تلویزیونی تهیه شده در 6 قسمت بوده و بعدا به صورت فیلم در اومده. روایت متفاوتی هست از زندگی یک زوج سوئدی که به طلاق کشیده میشه و ماجراهای بعد از اون. داستان فیلم شاید سناریوی زندگی خیلی از آدمهای عادی دور وبرمون و یا حتی خودمون باشه. برای همین هم هست که شاید در سال اکران این فیلم آمار طلاق در کشورهای اسکاندیناوی دوبرابر شده!

5 ) ویکی، کریستینا، بارسلونا (Vicky Cristina Barcelona) به کارگردانی وودی آلن،2008

اینم آخرین فیلم وودی آلن هستش. یه خورده زرق و برق این فیلمهای هالیوودی تجاری رو به خودش گرفته اما داشتانش فوق العاده جذاب و مثل خود وودی آلن عجیب و غریبه! شاید این فیلم بیانگر آرزوهای سرکوب شده و به باد رفته خیلی از ماها باشه و شاید جسارتی برای دنبال کردن آرزوهامون...



۶ ) مرثیه ای برای یک رویا (Requiem for a Dream) به کارگردانی دارن آرنوفسکی، 2000

با اون تصویر مردمک گشاد شده معروف که دراگ بازها میدونن یعنی چی!!

این فیلم رو مدتها قبل دیدم اما تاثیر عجیبی روم گذاشته. صحنه های تکان دهنده ای داره و داستان عجیب و غم انگیزی از زندگیهای نابود شده و به باد رفته. تقریبا از همون زمان که این فیلم رو دیدم از تلویزیون منزجر و متنفر شدم!!

7 ) ماه تلخ (Bitter Moon) محصول 2000 و لعنت به تو رومن پولانسکی با این فیلمت!!

کابوس یکی از دوره های تلخ زندگیم. فیلمی که فکر نمیکنم صحنه هاش و داستان آزار دهنده اش هیچ وقت از ذهنم پاک بشه و اون ترس عجیب فرو رفتن در دوزخ چنین زندگی!

فیلم بدیه! موقعی که حالتون خوب نیست نبینینش!

نظرات 17 + ارسال نظر
مهدی یکشنبه 2 آبان 1389 ساعت 11:14 ب.ظ http://www.shereparsi.persianblog.ir

منم فکر نمی کردم حوصله این کار رو داشته باشی . و بیشتر فکر نمی کردم که اینقدر به فیلم علاقه داشته باشی . متاسفانه زندگی اینقدر ماشینی شده که انسان جایی برای روزمرگی هاش نمی بینه . حتی در وبلاگش . روزمرگیهایی که اگه بهشون دقیق نگاه کنی بخش عمده و تاثیرگذاری تو این زندگی هستن . شاید منم یه روز از روزمرگی هام تو وبلاگم بنویسم . نمی دونم فیلمهایی که می بینم یا کتابهایی که می خونم چقدر برای دیگران حالب باشه .

شاهین دوشنبه 3 آبان 1389 ساعت 07:56 ب.ظ

میبینم که انقدر سرت خلوت شده که داری دوباره وارد بازی میشی

به هر حال با وجود خطراتش به من سر بزن

اوومیثم پنج‌شنبه 6 آبان 1389 ساعت 04:16 ق.ظ http://setareye-abii.blogsky.com

چقدر به این فیلمای درپیتی علاقه داری!

مطلب جدیدمو بخون.مرسی.

داستان‌گو یکشنبه 9 آبان 1389 ساعت 09:45 ب.ظ http://dastangoo.Com

اومدم ببینم به روز کردی/ دیدم کانت قبلی م این‌جا نیست/
در کل نوشته بودم که چرا این‌قدر کوتاه درباره‌ی فیلم‌ها می‌نویسی؟/ از نظر دادن پرهیز می‌کنی/ حتا خلاصه‌ی فیلم را هم نمی‌نویسی/ نظرهاتع را سانسور نکن/ هرچی به نظرت درباره‌ی فیلم آمده بنویس/ نوشتن در اولیوت است نه درست نوشتن/.

داستان گوی عزیز
فکر میکنم کامنت قبلیت ثبت نشده چون من اصولا هیچ کامنتی رو پاک نمیکنم.
در مورد فیلمها هم حق با توئه. اما راستش هدفم از این پستها درست کردن یک آرشیو خیلی کلی بود. البته خیلی دوست داشتم در مورد بعضی از فیلمها کلی توضیح بدم و نظرم رو بنویسم اما چون خودم رو میشناسم و میدونم که اگه وارد جزئیات بشم دیگه ول کن ماجرا نیستم! و از اونجایی که واقعا وقت زیادی برای به روز کردن بلاگ ندارم مطمئن بودم که بعد معرفی یکی دو تافیلم کار رو نصفه کاره رها میکردم.
برای همین هم این روش رو انتخاب کردم. فکر میکنم برای کسی که کمی از دنیای فیلم اطلاع داشته باشه دیدن اسم کارگردانهای فیلمها به تنهایی انگیزه کافی برای تماشای اونها رو به وجود میاره

رهگذر چهارشنبه 12 آبان 1389 ساعت 09:49 ب.ظ

سلام عزیزم
منتظر مطالب قشنگت هستم.

بی نام و قابل انتقال به غیر جمعه 21 آبان 1389 ساعت 12:02 ق.ظ

دامون جان سلام
یه سوالی ازت دارم.
دامون یعنی چی؟

دامون یعنی عمیق ترین و سیاه ترین نقطه جنگل بی نام جان!
و البته اسم پسر خسرو گل سرخی هم بوده
گلسرخی یک شعر بلند هم به اسم دامون داره. سرچ کنی اطلاعات بیشتری هم دستت میاد

اوومیثم جمعه 21 آبان 1389 ساعت 11:22 ب.ظ

سلام خانم خوشگله! نیستی؟ کجایی؟ اینهمه زیبایی چرا زیر ابر پنهانی؟

خودم نفهمیدم چی گفتم!

مهدی هومن جمعه 28 آبان 1389 ساعت 02:09 ب.ظ http://www.shereparsi.persianblog.ir

شادی در امتداد زندگیت جریان داشته باشه دامون عزیزم

فائزه جمعه 28 آبان 1389 ساعت 08:23 ب.ظ http://http:/roz54.persianblog.ir

سلام
دامون عزیز
متشکرم از کامنت که در وب لاگ نغمه های شاعری در مورد پست بی غیرتی دادین من از اونجا کامنتتون رو که خوندم خیلی خوشحال شدم از اینکه شما هم احساس من رو داشتین
وبسیار نراحت شدین از کامنت سرباز حقیقت
سپاسگزارم بسیار زیاد
وبتون هم بسیار زبیاست

خواهش میکنم فائزه جان
خوشحالم که در این مورد هم عقیده ایم

مهدی هومن یکشنبه 30 آبان 1389 ساعت 09:19 ب.ظ http://www.shereparsi.persianblog.ir

دامون عزیز به خاطر نظرت ممنون .فکر می کنم جامعه ما نیاز به یه آموزش زیربنایی داره .امروز صبحم رو با رکیک ترین فحشهای سرباز حقیقت شروع کردم فحشهایی که تنها از زبان یه مرد بر می آد ! . دلم به حال افرادی مثل حاج اکبر بازاری و سرباز حقیقت می سوزه چون وقتی آموزشی برای این افراد نباشه طرز فکر اینها همین طور میشه . اما به قول تو باید مبارزه کرد و باید نوشت و گفت . از وقتی اون دختر جوون رو دیدم وقتی حرفهای اون بازاری و شنیدم یکهفته هست که دستم به نوشتن نمیره .انگار بی حس شده باشم و اینقدر از پسر بودنم احساس شرم نکرده بودم . نوشته های گذشته وبلاگم رو مرور کردم دیدم من که اینقدر ادعا دارم به جز یه شعر در اولین ماههای وبلاگم یک کلمه در مورد حقوق زن جایگاه زن در گذشته و حال ننوشتم باز بیشتر از خودم خجالت کشیدم .

مهدی عزیز
متاسف شدم بابت شنیدنش...
به قول خودت جهل و ناآگاهی همین پیامدها رو داره. فقط بعضی ها دیگه واقعا هیچ امیدی بهشون نیست. مثل اینها و امثال اینها که بهشون اشاره کردی.
اما باید این مسایل مطرح بشه و از حالت تابو بودن بیاد بیرون. مطرح بشه و در موردش صحبت بشه. تا حالا حتی خیلی از به قولی روشنفکرهای خودمون هم تا صحبت حقوق زن به میان میاد موضع می گیرند و جنبش آزادی زنان و فمینیسم حقیقی رو با این حرکتهای بازاری و چیپ یه عده که با ناآگاهی چهره این مبارزات رو مخدوش می کنند می سنجند و قضاوت می کنند.
خیلی کار داره ایم مبحث و خیلی کارهای جالب و واقعا ارزشمندی در در موردش در حال انجامه
تو هم از دست این سرباز توخالی!! نه ناامید شو نه عصبانی نه شرمگین. اگه قرار بود ماها با دیدن این چیزا ناامید بشیم که فاتحه مون خیلی وقت بود خونده شده بود

دختربهار سه‌شنبه 9 آذر 1389 ساعت 09:15 ق.ظ

پس کجایی توووو

خودمم نمیدونم دختر بهار عزیزم

فریده سه‌شنبه 9 آذر 1389 ساعت 10:12 ب.ظ

سلام چطوری؟
فکرکنم این بار خودت داری یک فیلم می سازی!

علی از کانادا جمعه 12 آذر 1389 ساعت 02:01 ق.ظ

سلام


خواستم فقط سلامی عرض کرده باشم و بگم درسته کامنت نمیذارم ولی پستهاتون رو میخونم ولی چند وقتیه دیگه نمینوسید فقط معرفی فیلم. خوب البته حق شماست.
علی از کانادا

علی عزیز
ممنونم از اینکه افتخار میدید و سر میزنید. حق با شماست اما این روزها شدیدا درگیر کارهای اپلای کردن برای ادامه تحصیل هستم.
اتفاقا هدف اصلیم هم کانادا است اما متاسفانه به جز یکی دو مورد که زیاد هم بهشون امیدوار نیستم استاد و دانشگاهی پیدا نکردم که جواب مثبت قابل اتکایی بده
برای همین هم کم کاری من رو به بزرگواری خودتون ببخشید

علی از کانادا جمعه 19 آذر 1389 ساعت 08:49 ق.ظ

سلام دامون

من عرض کردم همزمان که از طریق دانشگاه اقدام میکنید از طریق مهاجرت حرفه ای یا skilled workers هم اقدام کنید درسته طول میکشه ولی بالاخره نتیجه میده البته شنیدم سریعتر شده.
اگه اطلاعات خواستید همینجا بفرمایید جواب میدم.

بله شما فرمودید اما فکر کنم در جریان هستید که چند ماه پیش لیست مشاغل مورد قبول عوض شد و متاسفانه من که در آستانه اقدام بودم رشته ام حذف شد و نتونستم اقدام کنم برای همینم تصمیم گرفتم شانسم رو از طریق دانشگاه دنبال کنم. بریتیش کلمبیا یه جواب نیم بند گرفتم. داشنگاه کلگری متاسفانه آیلتس ۷.۵ میخواد که من ندارم!!
اما از دانشگاه تورنتو یه جواب تقریبا خوب گرفتم که احتمالا برای اونجا و بریتیش کلمبیا اقدام می کنم. شایدم مک گیل به این لیست اضافه بشه که فعلا در حد احتمالات هستش
فقط برای واریز پول اپلای کمی نگرانم. نمیدونم بهتره برم سراغ مسترکاردهای دبیت دبی که ایجا میفروشند یا کار دیگه ای بکنم. نظر و راهنمایی خاصی ندارید؟

علی از کانادا جمعه 19 آذر 1389 ساعت 08:53 ق.ظ

راستی یادم رفت به جز دانشگاه کلگری دانشگاههای آلبرتا (UofA) و بریتیش کلمبیا (UBC) هم اقدام کنید.

علی از کانادا یکشنبه 21 آذر 1389 ساعت 12:56 ق.ظ

سلام

مبلغش چقدره و برای کجا باید واریز بشه.
من در مورد اون مسترکارتهای دوبی چیزی نمیدونم. ولی بزار ببینم چکار میتونم بکنم.

اگر ایمیلتون رو چک کنید ممنون میشم

علی از کانادا دوشنبه 22 آذر 1389 ساعت 06:04 ق.ظ

سلام جواب ایمیل را دادم ولی یه چیز یادم رفت.
در مورد لیست مشاغل متاسفانه همه این اشتباه رو میکنن اون لیست به این معنی نیست که شما نمیتونین اقدام کنین اون لیست اولویتهاست یعنی اینکه اول اون افراد رو میگیرن بعد شما رو.
شما حتما اقدام کنین .
راستی یه روش دیگه هم هست به نام مهاجرت ایالتی.
بعضی ایالتها مثل نوااسکوشیا و غیره خودشون جداگونه متقاضی میگیرن حتما با این وکلایی که تو ماهواره برنامه دارن مثل آذر امیرسلام تماس بگیرین و مشاوره کنین میتونین شماره اش رو از وبسایتش بگیرین.
یا اینکه برین تو وبسایت اداره مهاجرت هر ایالت مثلا تو گوگل سرچ کنین:
novascotia immigration
یا
New Brunswick immigration
یا
prince edward island immigration
یا
newfoundland and labrador immigration

مرسی
من هنوز ایمیلم رو چک نکردم. حتما میبینم و جواب میدم. این ها رو هم نوشتید چشم میرم ببینم شرایطش چطوریه. جالبه! من فکر میکردم فقط کبک مهاجرت ایالتی داره!!!
در مورد لیست مشاغل هم مطمئنید اینطوریه؟ من یادمه قبلا می گفتند کسانی که شغلشون جز لیست نیست اصلا اقدام نکنند! البته باتوجه به اینکه زمان انتظار حتی برای اونهایی که شغلشون تو لیسته الان خیلی بالا رفته فکر میکنم اگر من اقدام کنم و قبول هم بکنند کم کمش ۳-۴ سالی طول میکشه که من دیگه مردم تا اون وقت و مهاجرت به دردم نمیخوره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد